میان حسرت و دیدار ... میان لحظه های تار
منم آن ماهی دریا ... و دنیا مرغ ماهیخوار
منم دل کنده از بودن... دمی ازغم نیآسودن
کنارم سایه های دوست...ولی در بی کسی بودن!
نشان عشق وشادی ها... بدل همواره بس مبهم
به هر مهری، سپردن دل...شکستن بازهم محکم!
دلم فریاد میخواهد ... میان دشت بی مهتاب
کمی آسودگی دیدن، دمی ،چندی ..بوقت خواب
دلم سوزان وبس گریان ، رها گشته زهر پیمان
ز زخم حیله و نیرنگ، دگر باره دلی بی جان
مرا آغوش تنهائی ... یگانه می کشد در بر
مرا آخر به تنهائی ... بَرد در ؛؛ خلوت آخر؛؛
در آن خلوتگه قبری ، که برآن چشم گریان است
ولی تا بودی وهستی ، زمردم دل پریشان است!
نمیخواهم بریزد اشک، بوقت مردنم چشمی
فقط یاد آورد روزی ، که داده بر دلم خشمی
نمیخواهم فراغم را ، کسی با سوز دل خواند
که آندم را ، که هستم من ، نیازم را نمیداند
دلم فریاد میخواهد ... دلم فریاد میخواهد
ولی این خلوت شبها ...مرا خاموش میدارد
... مرا خاموش میدارد!!!
سروده فـــرزانه شـــیدا
چهارشنبه 21 فروردین1387
سلام
به به شعر که میگید ( به سبک مهران مدیری باید جمله رو بخونید}
عیدتون مبارک
خدایش اگه صد سال بشینم یه بیت شعر هم نمی تونم بگم قدر این نعمت خدا دادی رو بدونید
سپاسگزارم
اول سلام به رسم ادب بعدم شعرتون واقعا محکم و بلند بود خیلی تاثیر گذار میزارمش الان تو وبم با اجازه
بعدم من منظور خاصی نداشتم شما که باید به انتقاد عادت کرده باشید منظورم این نبود که سنتون زیاده وپیر شدید درثانی بالا بودن سن دلیل پیری نیست چون شما قلمی روان دارید دلی زنده و طرفدارانی مثل ما که دوست دارن حالا حالا ها نوشته هاتونو بخونن پس دیگه از این حرفا نزنین امیدوارم که همیشه شاد باشید
منظورتون چی بود که میخواین اشیانه شعرتونو حذف کنین یعنی اون کاملا حذف میشه بدون جایگزین ؟؟ اینکه خیلی بد میشه مشکل با مدیریت یعنی چی؟ مدیر کیه؟
خوب وبلاگ هاتونو بذارین منم ببینم همشو
ولی من خنگ چطوری باید اینهمه وبو بخونم؟؟؟
خوب نمبخواین بگین اف نذارم چرا دیگه جواب نمیدین
میدونم سخته اون بچه هاتون اینقدر عذابتون ندادن که من میدم نه چیکار کنیم دیگه از بچگی همینطور گیر بودیم
خواتین من اشیانه شعرو ادامه میدم
درود بیپایان
ممنون از اظهار لفت در سایت شعر نو نازنین
پایدار و پیروز باشی
دل را چه کنم بهر چه میدارم دل ؟
....................................
باز آی که تا به خود نیازم بینی
بیداری شبهای درازم بینی
نی می غلطم که خود فراق تو مرا
کی زنده رها کند که بازم بینی
هر روز دلم در غم تو زار تر است
وز من دل بیرحم تو بیزار تر است
بگذاشتیم غم تو مگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادار تر است
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که اینبار افتاد
بر من در وصل بسته میدارد دوست
دل را به بلا شکسته می دارد دوست
زین پس من و دلشکستگی بر در دوست
چون دوست دل شکسته میدارد دوست .
...
سکوت می کنم
عهد کرده ام
در حضور شریف تو
حرفی نباشد .
سلام نازنین دوستم .
اینجا چقدر زیباست . من تا کنون در این وبلگت پیام نگذاشته بودم .
شعرت که از دل برآمده چون همیشه دلنشین است و باید چند بار خواند و لذت برد .
امید که خستگی سفر بر طرف شده باشد . از دیدنت واقعا خوشحال شدم . برایت ارزوی شادکامی و سلامتی دارم .
همواره دلت شاد و لبت خندان باد .
سلام
هر سخن از دل براید ....
.... لاجرم بر دل نشیند (چی شد؟!؟!؟)
شعر خیلی قشنگی بود
نمی دونم چرا وقتی شعرای شما رو می خونم یه طوری میشم(یه طور قشنگ!)
عالی بود
بای بای تا بعد
سلام
وبلاگ ناز با شعرای بسیار دوست داشتنی
امیدوارم موقف باشی
ممنون از نظر سبز شما در سایت شعر نو
اگه به وبلاگ من سر بزنی خیلی خوشحال میشم
با آرزوی بهترینها برای شما دوست عزیز
با سلام و درود خدمت دوست و شاعر ارجمند فرزانه عزیز
خیلی ممنون و بی نهایت سپاسگذارم از نظر لطفتون
از دوستی و آشنایی با شما خیلی خوشحالم
و امیدوارم بتونم لیاقت دوستی و آشنایی با شما را داشته باشم
(:
سلام ، ساده و زیبا شعر می گید خانم شیدا
خوشبختم از اینکه دوستی تازه با بیانی تازه تر دارم.
ممنون از کامنت.
خلوت اینجاست/اگر قبر امانم بدهد/که تو در خانه ی دل صاحب قلبم باشی.
در پناه آنکه همیشه هست.
دوست دارت : دیبا
اثار زیبای دارید موفق باشید سعی کنید ادامه بدید روی ترانه سرای کار کنید
شما مستعیدید
سلام
دوست خوبم امید گه خاطرات خوشی را با خود آورده و در گنجینه درونت به خاطر سپرده باشی . شعرت زیبا ، دلنشین و مثل همیشه روان بود .
پیروز و استوار باشی .
عشق یعنی تا ابد فریاد او
عشق یعنی یک دل بی چشم ورو
هر چه داری در دلت بهر نگار
بی تفاوت به همه دنیا بگو
......................................
دفتر عشق نویس دفتر عشق منه
هرچی که تو دلمه داره فریاد میزنه
دفتر عشق نویس دفتر خاطره هاس
پایتخت کشور واژه های بی صداس
دفتر عشق نویس وعده گاه تو و من
یه جای خوب و قشنگ واسه دیونه شدن
یا حق
سلام دوست عزیز ممنون بهم سر زدید
طبع شعر شما عالیه!
من شاعر نیستم فقط بعضی وقتا یه چیزایی مینویسم
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید
سلام دوست گرامی و ارجمند سرکار خانوم شیدا
یک دنیا ممنون و سپاسگزار از لطف و مهربونیتون
[گل][گل][گل]تقدیم شما با احترام فراوان[گل][گل][گل]
http://img2.freeimagehosting.net/uploads/d4ebc4c68d.jpg
همیشه منتظر حضور سبز شما هستم و می مانم
ایمان رضایی
کاش در زمان غار نشینان به دنیا می آمدم ...
کاش خط من نقاشی بود ...
کاش حرف من صدایی نامفهوم بود ...
کاش میشد پیام را در دل دود نوشت ...
کاش آخرین سیاره عالم ، مرز سرزمین وطن من بود ...
کاش لیلی جایی از زمین بود ، که من برای دیدنش عمرم را می پیمودم ...
کاش هیچگاه من نبودم ...
کاش میشد تمام هستیم را اشک کنم ...
کاش صندوقچه درد تمام هستی بودم ...
کاش آینده ، گذشته باشد ...
کاش
ممنون از لطف شما
در شعر خانه به رویتان باز است
پایدار و پیروز باشی نازنین
استخاره کرده ام
ضرورت است
زیارت شما.
خوشحال می شم به وبلاگ و وبسایت ما به ادرس:www.lahzehmag.comسری بزنی.
سلام خاله گلم. خوبی؟ شرمنده شدم که نتونستم ازت خداحافظی کنم.
راستی آدرس اون سایت ژورنال رو واسم بذار.اگه تونستی ژورنال هایی که گرفتی رو واسم پست کن.مرسی.سلام برسون
سلام .زیبا بود .موفق باشید.
سلام
خانم شیدا
سابقا اشعار شما را از تارنمای شعر نو می خواندم .
التهاب وشور یک شاعر را باید وارد به شعر آن شد و از درون آن به دنیای خارج نگاه کرد سعی بر این است که این حقیر بتوانم شما استاد گرامی خود را درک کنم مایه مباهات است که در این دنیای مجاری یک اندیشه حقیقی را در خور انسانیت و ادب می بینم
شاد باشید
تنها ترس ما این است که آنچه داریم از دست بدهیم ،
خواه زندگیمان باشد و خواه مزارعمان .
اما این ترس زمانی از بین میرود که بفهمیم
که داستان زندگی ما و داستان جهان
هر دو را یک دست واحد رقم زده است .
سلام خانم شیدا ، وبلاگتون واقعا کم نظیر ، من که خییلی استفاده می کنم ،فقط اجازه میخوام بعضی ازمطالبتونو کپی برداری کنم برای پیجم ،بینهایت سپاسگزارم و براتون آرزوی سلامتی و سربلندی دارم .